نمودارهایی که خوب طراحی شدهاند به تحلیلگر کمک میکنند تا سریعتر و بهتر اطلاعات را تحلیل و جمعبندی کنند. در سمت دیگر، در مقاله “چگونه ممکن است نمودارها شما را فریب دهند؟” بحث کردم چطور نمودارها ممکن است، موجب خطا در فهم دادهها و استنباط از آن شود.
یک گام مهم در نمایش دادهها آن است که انتخاب کنید چه نموداری برای رسم دادههایتان مناسب است. از دید من چارچوبی که اندرو ابلا (Andrew Abela) برای انتخاب از بین نمودارهای مختلف پیشنهاد کرده است، بهعنوان یک سرنخ اولیه، بسیار مناسب است. این چارچوب در شکل-۱ آمده است.
برای استفاده از این چارچوب باید تصمیم بگیرید، هدف شما از نمایش داده چیست. چهار هدف کلی میتواند برای نمایش داده وجود داشته باشد: نمایش توزیع دادهها، تبیین نحوه ترکیب اجزاء و دستههای تشکیلدهنده، بررسی رابطه بین دو یا چند متغیر، و مقایسه بین دستههای مختلف. همانطور که شکل-۱ نشان میدهد بسته به انتخاب یکی از این اهداف، بر اساس شرایط انتخاب جزئیتر میگردد و درنهایت به یک پیشنهاد مشخص برای نمایش داده میرسد. برای مثال، اگر من مشتریان شرکت را به چهار گروه بخشبندی کرده باشم و بخواهم سهم هر گروه را در درآمدی که برای شرکت ایجاد میکنند، بهصورت هفتگی رسم کنم، نمودار سطح-انباره ای ۱۰۰ درصد برای این کار مناسبتر است (شکل-۲).
توجه کنید این چارچوب تمام نمودارهای ممکن را نشان نمیدهد، بلکه درباره پرکاربردترینها است. نکته بعد اینکه ممکن است بیش از یک نمودار برای یک کار مناسب باشد. بر پایه تجربه من، این چارچوب در بسیاری از کاربردهای عمومی کسبوکار برای نمایش داده بسیار مناسب است. به همین خاطر من آن را بهعنوان یک چارچوب اولیه برای انتخاب نمودار مناسب برای نمایش داده توصیه میکنم.